وقتی فهمیدم لیلا شوهردارد رفت و آمد را قطع کردم ولی او مدام ارتباط می خواست !
dell ghatar.com ۱۲ تیر ۱۳۹۷ دیدگاه ۱۱۸۰
بیستونهم اسفندسال۹۴ مردی با مراجعه به اداره پلیس Police مأموران را از مفقودی ناگهانی همسرش باخبر کرد و گفت: «روز گذشته همسرم خانه را ترک کرد، اما هرچه منتظرش شدیم بازنگشت و تلفن همراهش نیز خاموش است. نگرانم اتفاق بدی برای او افتاده باشد.»
با اعلام این مفقودی، تیمی از کارآگاهان تحقیقات خود را برای یافتن زن ۳۵ساله به نام لیلا آغاز کردند تا اینکه چند روز بعد آنها جسد لیلا را در بیابانهای اطراف چهاردانگه کشف کردند که چند روز از فوت او گذشته بود.
بنابراین پرونده با موضوع قتل Murder عمد تشکیل شد و مأموران در اولین گام از تحقیقات با بررسی فهرست مکالمات تلفن همراه به مرد ۴۰سالهای به نام پرویز مظنون شدند. متهم پس از دستگیری گفت: «مقتول قصد رابطه داشت، اما وقتی فهمیدم متأهل است منصرف شدم و به همین دلیل خودش سرش را به دیوار کوبید و مرد. باور کنید در مرگ او نقشی نداشتم.»
با انکارهای متهم، اما بنا به شواهد و قرائن موجود، کیفرخواست علیه وی صادر و پرونده به شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد و روز گذشته روی میز هیئت قضایی به ریاست قاضی Judge توکلی و مستشار محمدی قرار گرفت.
ابتدای جلسه نماینده دادستان کیفرخواست را قرائت کرد و سپس شوهر مقتول که قیم پسر ۱۰ساله مقتول بود از طرف فرزندش برای متهم درخواست قصاص کرد. در ادامه پدر و مادر مقتول نیز با پرداخت تفاضل دیه درخواست قصاص کردند.
سپس متهم که با قرار وثیقه ۱۰ میلیارد ریالی آزاد بود در جایگاه قرار گرفت و گفت: «کارگاه مبلسازی داشتم تا اینکه یکی از آشناهایمان لیلا را برای خرید مبل معرفی کرد. او گفت: لیلا بیوه است و از من خواست به او تخفیف دهم. قبول کردم و به بهانه خرید مبل و قیمت آن چند بار تلفنی با هم صحبت کردیم تا اینکه به او علاقه پیدا کردم و از او خواستم تا رابطهمان را با هم نزدیکتر کنیم، اما او قبول نکرد. مدتی گذشت که فهمیدم او شوهر و یک فرزند دارد به همین دلیل رابطهام را قطع کردم، اما مقتول دست بردار نبود و مدام از شمارههای مختلف به من زنگ میزد.»
متهم در خصوص قتل گفت: «روز قبل از حادثه Incident لیلا تماس گرفت و گفت: داییاش فوت شده و از من خواست به دیدنم بیاید. وقتی مقتول به کارگاهم آمد درخواست رابطه کرد که قبول نکردم. او عصبانی شد و سرش را به دیوار کوبید. من هم از رفتار او عصبانی شدم و او را هل دادم. سپس کارگاه را ترک کردم و فکر میکردم مقتول هم دقایقی بعد بیرون میآید، اما از او خبری نشد. وقتی به کارگاه برگشتم که با جسد او روبهرو شدم. همان موقع به خانه مادرم رفتم و وقتی برادرم ماجرا را فهمید با هم به کارگاه برگشتیم و جسد را با ماشین به بیابانهای اطراف تهران بردیم.»
متهم در آخرین دفاعش گفت: «من قصد کشتن Killing او را نداشتم. وقتی خواستم رابطهاش را با من قطع کند خودش سرش را به دیوار کوبید و فوت کرد.»
در پایان هیئت قضایی جهت صدور رأی وارد شور شد.
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!