arjang
farhangnews.ir
۱۰ شهریور ۱۳۹۳
دیدگاه
۱۷۳
خوشبخت شدن! اینجا که آینده ای نداشتن! آخرش نهایتا چی میشدن؟! مثل من باید صبح تا شب می افتادن دنبال صد دویست تا گوسفندِ زبون نفهم! اگه هم یکی از گوسفندها طوریش می شد همه مسئولیت پای من بود! همون نون خشک رو ازم دریغ می کردن!
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!