کیفرخواست شبنم نعمتزاده؛ اختلاسِ ۱۸۵میلیاردی+عکس
baran ghatar.com ۲۶ شهریور ۱۳۹۸ دیدگاه ۹۷۴
در ابتدای این جلسه قاضی مسعودی مقام از نماینده دادستان خواست تا کیفرخواست را قرائت کند.
نیازآبادی نماینده دادستان با حضور در جایگاه با ذکر مشخصات و اتهامات متهمان پرونده گفت: خانم شبنم نعمت زاده فرزند محمدرضا متهم پرونده است که در ابتدا با تودیع وثیقه آزاد بود و سپس بازداشت شد و او متهم است به مشارکت در اخلال عمده از طریق اخلال در توزیع مایحتاج عمومی دارو به مبلغ یک هزار و ۸۵۰ میلیارد و ۱۴۸ میلیون و ۳۷۹ هزار و ۵۹۹ ریال با علم به موثر بودن در ضربه زدن به نظام جمهوری اسلامی، مشارکت در تحصیل مال از طریق نامشروع به همان مبلغ ذکر شده و سواستفاده از جواز و امتیاز تعویض شده، مشارکت در اخلال نظام دارویی کشور، فعالیت غیرمجاز در شبکه دارویی در استان البرز بدون مجوز وزارت بهداشت و نگهداری غیرمجاز دارو بدون تشریفات قانونی در حکم قاچاق.
وی افزود: متهم دیگر احمدرضا لشگری پور فرزند هوشنگ متهم دیگر پرونده بازداشت بلحاظ عجز از تودیع وثیقه و متهم است به مشارکت در اخلال عمده از طریق اخلال در توزیع مایحتاج دارو به مبلغ یک هزار و ۸۵۰ میلیارد و ۱۴۸ میلیون و ۳۷۹ هزار و ۵۹۹ ریال با علم به موثر بودن اقدامات در ضربه به نظام جمهوری اسلامی، مشارکت در تحصیل مال از طریق نامشروع با سواستفاده از امتیاز تفویض شده، مشارکت در اخلال در نظام توزیع و تولید دارویی کشور.
نماینده دادستان در بیان اتهامات شرکت توسعه دارویی رسا گفت: این شرکت با مدیرعاملی احمدرضا لشگری پور و با هیات مدیره خانم شبنم نعمت زاده متهم است به مشارکت در اخلال عمده در نظام اقتصادی کشور از طریق اخلال در نطام توزیع مایحتاج عمومی دارو به مبلغ یک هزار و ۸۵۰ میلیارد و ۱۴۸ میلیون و ۳۷۹ هزار و ۵۹۹ ریال، مشارکت در اخلال عمده از طریق اخلال در توزیع دارو برای ایجاد انحصار دارو در کشور، مشارکت در تحصیل مال از طریق نامشروع به مبلغ یک هزار و ۸۵۰ میلیارد و ۱۴۸ میلیون و ۳۷۹ هزار و ۵۹۹ ریال، مشارکت در اخلال در نظام توزیع دارویی کشور است.
۵ سال بیکار بودم/ فعالیتم به واسطه رانت نبوده است
من فارغ التحصیل سال ۷۵ دانشکده شهید بهشتی هستم و تا سال ۸۰ بیکار بودم. پدرم وزیر بود ولی ۵ سال بیکار بودم. کار هنری می کردم و فقط داروسازی می کردم. از طریق یکی از دوستانم در سال ۷۹ الی ۸۰ مشغول شدم و داروخانهای را راه اندازی کردم و عصرها ویزیت مطب به مطب و کوچه به کوچه می رفتم با وجود اینکه پدرم وزیر بود. من فعالیتم نه بواسطه رانت بوده و نه چیزی. من از صفر شروع کردم این اتفاق بخشی از امتحان یا چیزی است که رخ داده است.
وی افزود: حدود ۱۰ سال فعالیت داشتم و کارآفرین هستم و تصمیم گرفتم کار شخصی را شروع کنم و شرکت کوچکی را در سال ۸۸ راه اندازی کردم و یکسال شروع کردم و مجوز گرفتم و هدفم چیز دیگری بود. نه من ارز دولتی گرفتم ونه چیزی. من در مزایده شرکت می کردم و برنده می شدم.
هیچ موردی از تخلف نمیتوانید پیدا کنید
شبنم نعمت زاده ادامه داد: هیچ موردی از تخلف نمیتوانید پیدا کنید و همه چیز قانونی بوده است. در جریان کارها با یک شرکت اسپانیایی آشنا شدم و محصولاتش را ثبتنام کردم و محصولات پس از واردات ۶ ماه در نوبت آزمایشگاه ماند تا مجوز فروش بگیرد که متوجه شدم در ایران امکان آزمایش داروهای گیاهی و استانداردسازی آنها وجود ندارد و به این فکر افتادم که تستها و استانداردها را از خارج از کشور بگیریم و در ایران آزمایش کنیم.
وی ادامه داد: برای فروش محصولات از پخش رازی کمک میگرفتم که در این حین با آقای لشگریپور آشنا شدم که در کارش حرفهای بود و بعد از جابهجایی از پخش رازی تقاضا کردم کمک کند تا یک شرکت پخش داشته باشیم. آقای لشگریپور آمد و طبق استانداردهای اداره دارو، انباری را برای شرکت پخش ایجاد کردیم و حتی آن انباری که در البرز توقیف شده طبق استانداردهای اداره دارو است که خیلی بهتر از انبار سایر شرکتها است؛ بنابراین انبارها را گرفتیم و همه استانداردها رعایت شد و در پایان سال ۹۳ شروع به فروش کردیم و اقداماتمان کاملا تحت نظارت اداره دارو بوده زیرا من خود داروساز هستم.
شبنم نعمت زاده اضافه کرد: پس از شروع به کار لشگریپور گفت که تامین کننده ایرانیها را نیز اضافه کنیم. من هیچ تامین کنندهای را در ایران نمیشناختم چون کارم واردات بود و هیچ کس را نمیشناسم اما لشگریپور به واسطه فعالیت در پخش رازی اطلاعات کاملی در باره تامین کنندههای ایرانی داشت مذاکراتی را انجام داد و قراردادها تهیه شد. همه مدارک و قراردادها کاملا استاندارد است و تمام فاکتورها وجود دارد. کار پیش رفت تا اینکه در سال ۹۵ لشگریپور گفت کسری داریم و من خواستم که یک شریک اضافه کنیم اما لشگریپور مخالفت کرد و گفت خودم مشکل را حل میکنم.
وی افزود: جلسات هیئت مدیره تشکیل میشد تا اینکه در دی ۹۵ اطلاع دادند که با شرکت فارابی به مشکل خوردیم و چکها مشکل پیدا کرده و کسری داریم. در جریان تمام کارهای پخش بودم ولی در جریان ریز کارها و تخفیفات نبودم و بعضا برخی مدیران پیامکهایی میدادند که شرکت تخفیفات نامتعارفی میدهد. وقتی موضوع را با لشگریپور مطرح کردم گفت آخر ماه است و تارگت میزنیم و غیرمتعارف نیست. برای حل این مشکل دو کار انجام دادم؛ نخست اینکه با یک شرکت تامین سرمایه صحبت کردم و دوم با بانک اقتصاد نوین برای دریافت تسهیلات مذاکراتی انجام دادیم. در آن موقع هنوز چکها برگشت نخورده بود و به پشتوانه پزها به واسطه پخش دارو روزانه ۴۰۰ الی ۵۰۰ میلیون تومان به حساب میآمد و درخواست تسهیلات میکردیم. من آقای سقایی و مهرورزان را نمی شناسم و امیدوارم سریعتر بدهی تهاتر را رسیدگی و جمع کنیم.
برای ورود به کانال تلگرام خبرگردی کلیک کنید.
منبع: برترین ها
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!