رابطه نامشروع زن متاهل با برادر جاریاش
suzan ghatar.com ۱۳ مرداد ۱۴۰۱ دیدگاه ۴۹۰
زن جوان در حالی رابطه پنهانی با برادر جاری اش داشت که باردار بود. بعد از افشای رابطه پنهانی همسر مرد جوان تقاضای سقط جنین شد.
زن جوان قطره های اشک را از روی صورتش پاک کرد و با صدایی بغض آلود در دایره اجتماعی کلانتری خواجه ربیع مشهد گفت: ۲ سال است که ازدواج کرده ام و پنج ماه دیگر فرزندم را به دنیا خواهم آورد. من و حامد زندگیمان را با عشق شروع کردیم و حتی قبل از ازدواج برادر شوهرم، با هم در ارتباط بودیم تا بیشتر همدیگر را بشناسیم.
ما روزهای اول مشکل خاصی نداشتیم اما محبت های حامد به همسر برادرش باعث شد تا حسودیام شود و مدام به او گیر میدادم که چرا این قدر به زن برادرت احترام می گذاری و …! همسرم که نسبت به این رفتارم حساس شده بود بنای لجبازی گذاشت و بیشتر از قبل به مریم محبت میکرد. جاری ام نیز که متوجه شده بود من حسودی می کنم برخوردی نشان می داد که مرا بیشتر عذاب بدهد.
ارتباط با برادر جاریام:
در این شرایط احساس تنهایی عجیبی می کردم و دچار افسردگی شده بودم. نمی دانم چرا فکر احمقانه ای به سرم زد و تصمیم گرفتم از حامد و همسر برادرش انتقام سختی بگیرم. متاسفانه من با برادر مریم که از روز اول نگاه شیطانی داشت به صورت تلفنی و پیامک رابطه ای مخفیانه برقرار کردم. چند ماه از این ماجرا گذشت و شوهرم که به حرکات و رفتارم مشکوک شده بود توجه بیشتری نسبت به من نشان می داد.
با محبت های حامد به رابطه ام با برادر جاری ام پایان دادم اما او دست بردار نبود و مدام تهدیدم می کرد که اگر با او قطع رابطه کنم سی دی ضبط شده گفتوگوهای تلفنی و اساماسهایمان را به خانواده شوهرم نشان خواهد داد.
زن جوان افزود: من نمیدانستم چکار کنم و حتی طلاهایم را به برادر مریم دادم تا همه چیز را فراموش کند. اما فایده ای نداشت و او هم چنان برایم ایجاد مزاحمت می کرد.
دیروز با او تماس گرفتم و با گریه و التماس گفتم که من باردار هستم و خواهش کردم که پای خودش را از زندگی ام کنار بکشد. اما شوهرم که از سر کار به خانه برگشته بود ناگهان به داخل اتاق آمد و گوشی تلفن را از دستم گرفت. برادر جاری ام از ترس گوشی را بلافاصله قطع کرد اما حامد وقتی حافظه تلفن را بررسی کرد متوجه شد که با چه کسی صحبت می کردم.
سقط بچه:
او مرا با عصبانیت از خانه بیرون کرد و با این تصور که مریم از این رابطه خبر دارد موضوع را به برادر خود اطلاع داد. به دلیل این مسئله درگیری شدیدی در خانواده پدر شوهرم و خانواده جاری ام به وجود آمد و شوهر مریم نیز او را از خانه بیرون کرده است.
نمی دانم با این آبروریزی که به بار آمده چه خاکی بر سرم بریزم و شوهرم با تهمت های ناروا می گوید بهتر است هرچه زودتر بچه ات را سقط کنی و…!
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!