دختر ۱۷ ساله: سیامک با وعده ازدواج، با من رابطه برقرار کرد و حامله شدم!
kaboos ghatar.com ۲۲ مرداد ۱۴۰۲ دیدگاه ۱۸۹
رسیدگی به این پرونده از هفته گذشته با شکایت دختر جوانی در یکی ازمحله های کرج شروع شد.
فرزانه سال سوم دبیرستان است. او تازه همین چند روز پیش وارد ۱۷ سالگی شد. او روی نیمکت داخل سالن دادگاه کنار مادرش نشسته و رنگ بر رخ ندارد. عقربههای سنگین ساعت که چند دقیقه گذشت، پسر جوانی با لباس راه راه آبی وارد راهرو شد. هنوز وارد شعبه نشده بود که فرزانه او را دید و با نگاهی خشم آلود دستش را آماده کرده بود تا سیلی محکمی به سیامک بزند. اما مامور بدرقه اجازه نداد. منشی دادگاه شاکی پرونده را از پشت میزش صدا زد و فرزانه به همراه مادرش وارد جلسه دادگاه شد.
محاکمه
سکوت سنگینی در جلسه حاکم شده بود و هنوز از شروع جلسه خبری نبود. رئیس دادگاه از پشت عینکش درحالیکه اوراق دادخواست پرونده را میخواند سرش را به نشانه تاسف تکان میداد. چند دقیقه بعد فرزانه را صدا زد تا به عنوان شاکی پرونده در جایگاه بایستد، آنگاه از وی خواست شکایت خود را مطرح کند.
فریب در راه مدرسه
فرزانه با مکث چند ثانیهای درحالیکه سرش پایین بود، دستش را به سمت متهم نشانه گرفت و مدعی شد این آقا زندگیم را نابود کرد. او با فریب و نیرنگ من را به خانهاش برد و بهزور با من رابطه برقرار کرد و بعد قول داد که با من ازدواج میکند. بعد از چند ماه از او خبری نبود، در حالیکه من بدون اینکه خودم بدانم باردار شده بودم و این ماجرا باعث شد از سوی خانوادهام مورد تحقیر قرار بگیرم و دیگر نتوانم مدرسه بروم تا جایی که تصمیم گرفته بودم خودکشی کنم.
دختر نوجوان ادامه داد: آقای قاضی قبول دارم اشتباه بزرگی مرتکب شدم، اما این آقا مرا فریب داده است همه پیامهای او در پرونده موجود است.
فرزانه به دادرسان دادگاه گفت: من ۸ ماه پیش وقتی که از مدرسه به خانه میرفتم این پسر جلوی مرا گرفت و شماره تماس را به من داد. از وقتی با او دوست شدم سرنوشت من سیاه شد. او مرا فریب داد و با این ترفند که قصد ازدواج با من را دارد، رابطه دوستی برقرار کرد.
قاضی پرسید آیا خانواده ات ازاین ماجرا خبر داشتند؟!
فرزانه جواب داد: نه هرگز، چون خانواده من مخالف دوستی با جنس مخالف هستند و من همیشه میترسیدم این ماجرا فاش شود. چند وقتی گذشت و بعد ماجراهایی در خانهمان اتفاق افتاد که من بهشدت افسرده شده بودم.
از درگیری های پدر و مادرم خسته شده بودم. آنها قرار بود از هم جدا شوند. این ماجراها باعث شد من ناخواسته به این پسر که خودش را سیامک معرفی کرده بود پناه ببرم. سیامک آنقدر به من محبت کرد که من دلباخته او شدم تا اینکه یک روز از من خواست تا به خانهاشان بروم.
از مدرسه که تعطیل شدم، سراغم آمد و با موتورش به خانهاش رفتیم. اولش او گفته بود که مادرش در خانه است، اما بعد که وارد خانه شدیم کسی در خانه نبود. او از من درخواست رابطه کرد. من اصلا نمیخواستم، ولی او با تهدید اینکه همه پیامهایم را به خانوادهام نشان میدهد و آبرویم را میبرد به زور با من رابطه برقرار کرد. بعد از این ماجرا که به شدت افسرده شده بودم، بیمار شدم و دائما دچار حالت تهوع بودم. تا اینکه بعد از چند ماه متوجه شدم شکمم بزرگ شده، تازه بعد از دکتر رفتن بود که متوجه شدم باردارم و دنیا روی سرم خراب شد. مادرم قضیه را فهمید و دیگر نمیدانستم چه کار کنم!
وقتی ماجرا را به سیامک گفتم او زیر بار نرفت و بعد گوشیاش را خاموش کرد. من ماندم و موجودی که در رحم داشتم. حالا آمدهام از این آقا شکایت کنم. او با زور با من رابطه برقرار کرد و تازه به من قول ازدواج داده بود ولی بعد زیر تمام حرفهایش زده است.
آزمایش دی ان ای
رئیس دادگاه از متهم خواست پشت میز محاکمه بایستد، سپس گفت: شما متهم هستید به ارتباط نامشروع و زنا آیا قبول داری؟ متهم در حالیکه صدایش میلرزید مدعی شد، من قبول دارم با این دختر دوست شدم اما اگر رابطهای برقرار شده با خواسته خودش بوده و از کجا معلوم که جنینی که او مدعی است حاصل رابطه من با او باشد.
به دنبال اظهارات متهم شاکی پرونده از جایش بلند شد و گفت: حاشا به مرامت. این همه به من وعده دادی همهاش دروغ بود؟! سپس رئیس دادگاه برای اینکه ادعای شاکی ثابت شود دستور داد بعد از تولد فرزند ناخوانده با آزمایش دی ان ای مشخص شود که این فرزند برای متهم است یا نه ….
آنگاه ختم جلسه اعلام شد و رسیدگی به این پرونده تا جواب آزمایش دی ان ای به زمان دیگری موکول شد.
نظر کارشناس
قاضی فلاحی رئیس شعبه یکم دادگاه کیفری درباره چنین پرونده هایی گفت: متاسفانه بخش اعظم چنین رابطههای نامتعارف و نامشروع حاصل عدم روابط درست و صمیمانه در خانواده است. عدم مهارت در ایجاد رابطه دوستانه با دختران و پسران آنها را به سمت رابطه دوستیهای نافرجام سوق خواهد داد. دختران زیادی هستند که صرفا به خاطر وعده ازدواج اسیر دسیسه شیطانی پسران میشوند که سرانجام ناخوشایندی به دنبال دارد.
خواستههای شیطانی با وعده ازدواج، به هیچ عنوان سازگاری ندارد. بنابراین به دختران نوجوان و جوان توصیه میشود فریب این وعدهها را نخورند، چرا که در نهایت آنها هستند که متضرر خواهند شد.
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!