پیچ در پیچ؛ در پی هیچ! (وبلاگ روزانه تهران جنوب)
daily tjdaily.mihanblog.com ۱۲ آبان ۱۳۸۵ یک دیدگاه ۱۹
صف، این هنگفترین پدیده موجود در نظام آموزشی ایران. یادآوری دوران مدرسه ، آن هنگام که ما همه باید « به ترتیب قد به صف » می شدیم و در حالی که چون سربازان آماده به جنگ، «خبر دار» ایستاده بودیم ، با شعارهای کوبنده پیغام مرگ برای نیمی از جهان می فرستادیم ،چقدر آزار دهنده است . سخنرانانی که از وقايع تاريخی یا اتفاقات سيا سی روز، با تمامِ خشونت در آن سخن می راندند ، موعظه می خواندند و نصيحت می کردند تا دانش آموزان – و همگان – دريابند که سياست هيچ ، جز مرگ نيست و آنان بزرگوارانه آن را نزد خويش نگاه داشته اند. به واقع صف به عنوان یک « جز » ،به خوبی واقعيت و مسئله سلطه را در ايران آشکار می کند. آنجا که یک نفر در مکانی بالاتر از ديگران به سخنرانی مشغول است و همگان بايد ساکت، زير نگاه « ناظمان» – همان هایی که بین صفوف حرکت می کردند و با نگاهی خیره آماده سرکوب بروز هرگونه « رفتار فردی » بودند – به سخنان او گوش فرامی دادند. اما مسئله صف دقیقاً سخنان مطرح شده در آن نیست . مسئله باز تولید روابط سلطه در همه جا و همه زمان ها است.
شرح “مطلب” را یک مقدار کوتاه تر هم میتوانستید بگذارید!