0
mihanparast dooma.blogfa.com ۱۸ مهر ۱۳۸۹ دیدگاه ۱۲۵
کوچه در حال رد شدن از من بود که ناگهان زمین محکم خورد به من! چاله ای که روی زمین بود به من نگاه کرد و گفت: مگر کوری ابله! جلوی پایت را نگاه کن.
از طرفی زمین هم از اینکه افتاد روی من بسیار ناراحت شده بود و با معذرت خواهی از رویم بلند شد و به مسیرش ادامه داد، ولی نمی دانم چرا لباس هایش را تمیز نکرد! …
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!