ataafshari ataafshari.blogfa.com ۰۷ خرداد ۱۳۸۵ دیدگاه ۱۶

پژمان‌ درس‌هاي‌ مدرسه‌اش‌ را مرور مي‌كند. بدون‌ آنكه‌ ناشتايي‌ بخورد از خانه‌ بيرون‌ مي‌زند. ظهر كه‌ مي‌شود لقمه‌ گوشت‌ كوبيده‌ ماسيده‌ در كيفش‌ را درمي‌آورد و به‌ نیش مي‌كشد. سر راه‌ برگشت‌ به‌ خانه‌ تمام‌ پول‌ توجيبي‌ روزانه‌اش‌ صرف‌ خريدن‌ يك‌ بسته‌ پفك‌نمكي‌ بزرگ‌ مي‌شود. شام‌ آن‌ شب‌ هم‌ مثل‌ هميشه‌ يا املت‌ است‌ يا خوراك‌ لوبيا و به‌ همين‌ خاطر ترجيح‌ مي‌دهد شام‌ نخورده‌ بخوابد. فردا همين‌ حكايت‌ تكرار مي‌شود. صبحانه‌ بي‌صبحانه‌ و بعد لقمه‌يي‌ ماسيده‌ و شام‌ تكراري‌ و خوابي‌ كه‌ مثل‌ هر شب‌ سرشار از رؤياهاي‌ رنگارنگ‌ است‌. پدر پژمان‌ كارمند است‌ . پژمان‌ تازگي‌ يادگرفته‌ كه‌ كلمات‌ را بخش‌ كند. كارمند دو بخش‌ است‌……..

0 0 رای‌ها
امتیازدهی به مطلب

جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!

شاید این مطالب را هم بپسندید

دیدگاه ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا دیدگاهی بنویسیدx