0
arman57 tabnak.ir ۱۴ دی ۱۳۸۹ دیدگاه ۴۸۱
حدود يك سال قبل براي يافتن كار از روستايمان در غرب كشور به تهران آمدم. ساعتي پس از ورود در حوالي ميدان انقلاب با جواني به نام حميد آشنا شدم. وقتي از اوضاع و احوالم باخبر شد پيشنهاد يك كار خوب داد و با خوشرويي مرا به دفتر شركت برد و گفت: از فردا مديرعامل شركت تو هستي!
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!