فرهنگ لغات و اصطلاحات کوچه بازاری و عامیانه از الف تا ی
lokomotive ghatar.com ۲۱ دی ۱۳۸۹ دیدگاه ۲۰۰۲۲
در ادامه واژه نامه خیابانی ایرانی ها، اصطلاحات کوچه بازاری یا خیابانی را مطالعه نمایید:
الف
آخرشه: نهایتشه
آشغال کله: احمق
آشغالانس: ماشین آشغالیهای جدید تهران که چراغ گردون هم دارند
آمار دادن: نخ دادن -توجه کی را جلب کرن
مترادفها:نخ دادن ،راه دادن
آش و لاش: آسمون جل
آویزون: کسی که مرتبا کنه میشود و بدون دعوت همه جا میرود
اِخ کردن: پول رو سریع دادن
انده:نهایته
اسکل: کسی که از همه دنیا بی خبر است
مترادفها:اوشگول- وسکل – شاسگول
اسم فعال: اسگلان تپه
اسدالله خان: تریاکی خفن
اصغر آرنولد اینا (اکبر-محمد… آرنولد اینا): کسی که زیبای اندام کار میکند ولی جواد است
ارازل: بستگی به مکان کلمه در گفتار دارد ولی معمولا به معنی نوچهء لاتها
اق زدن: حال بهم خوردن
الاغ طور:الاغ
ان چوچک:آدم عوضی
انگل:بیشتر لقب میذارن…یعنی کنه
ب
باحال: خوش آیند
بار کردن: تیکه انداختن – فحش دادن
ببند گاله رو: خفه شو
ببو: انسان ساده لوح
بخواب( بخواب لاحاف سرد شد): خفه شو
بروبچ: بچه ها-رفقا
بیریف: درست – ردیف
بگوز: به کسی که حرف مفت میزند مثال بگوز، بازار مسگراست: حرف مفت میزنی هیچ کس هم نمیفهمه
بینیم با: برو بابا
بیشین با (بیشین بینیم با): خفه شو بابا
پ
پارازیت: حرف بد موقع
پا دادن: قبول کردن پیشنهاد -آمار دادن
پاشنه ها رو بالا بدن: لباس خود را مرتب کرن
پایه ای؟: حاضری؟
پیچ: دودره
ت
تابلو: واضح و مبرهن
تابل: تابلو
تادخ: ناجور – بد مدل
تاقال:کرمو
ترکوندن: ۱٫حال کردن ۲٫خوردن اکستسی و به مهمانی رفتن
ترکمون: آدم ضایع
تریپ: (تیریپ) مدل-برنامه-قیافه
تَگری زدن: بالا آوردن بعد از الکل یا سیگاری
توباغ نبودن: در جریان نبودن-حواس پرت بودن
توپیت نمیگوزم: کاهگل لقد نمیکنم
تو نخ چیزی بودن: تو فکر چیزی بودن
تو راه گوز کسی زدن: به او ضد حال زدن
تو کار چیزی بودن: دنبال چیزی گشتن
توکار کسی بودن: وقتی یه نفر سعی میکنه مخ کسی و بزنه میگن تو کارشه
تو کف چیزی بودن: تعجب از چیزی کردن
تو کف کسی بودن: وقتی یه نفر از یکی دیگه خیلی خوشش میاد میگن تو کفشه
ته: نهایت
تیکه اندختن: متلک انداختن
ج
جواد: بی کلاس
جک جواد: اسم جمع و اسم فعال جواد
جیگر: تیکه، دختر یا پسری که از لحاظ جنسی جذاب است.
مترادفها: خش گوشت – مامان
جوهر: با ارزش، ناب
جوجه ای: بچه ای (همون جریان بچه)
چ
چکل: داف
چس کلاس نزار: یعنی خودتو ان نکن سریع بیا
ح
حاجیت: اشاره به شخصی که از این کلمه استفاده میکند
خ
خار داره: به کسی که پا نداد میگن
خار کردن: شرمنده کردن
خبر ده ده: خبری نیست
خز: جواد
خفن: به معنی بزرگ-زیاد-مهیب
خفت کردن: از کسی زورگیری کردن
خفه: ببند
د
داف: دختره خوشگل
داف بازی: دختر بازی
دافی: دوست دختر
داغ شدن: عصبانی شدن
در داف: دخترها
در دیزی باره: وقت واسه دزدی مناسبه
دمبه: کسی که خیلی تنبل است
دمت قیژ: دمت گرم
دمت (ش ،م،…)گرم: دستت(ش،م،…) درد نکنکه
دم کسی را دیدن: حق حساب را دادن
دودره دودر) به معنای دک کردن
دهن کسی کف کرد: از حرف زدن خسته شد
دهنتو میگا..: تحدید کردن کسی
دمشو ببین: باهاش راه بیا
ر
راه نداد: پا نداد
راس و ریس کردن: حل کردن
ره ده ده: تموم شدن-به آخر رسیدن
ردش کن: بپیچونش
ز
زاقارت: ضایع-سه
زارت: (زرت) ١. زرشک ٢.به سرعت(زارتی زد تو گوشم)
زارت غمسون شدن: ازبین رفتن-حالگیری شدن
زپرشک: زرشک
زرید: زر زد-حرف مفت زد
زید: دوست دختر،دوست پسر
سین
سریش: کنه
سنم: آشنایی
سوتی: ضایع
سولاخ: سوراخ
سه: ضایع
سه سوت: سریع
شین
شاخ نشو: پررو نشو
شاخ شدن: خود را دخیل کردن یا بدون دعوت جایی رفتن
شستن: حال گیری- تخلیه
شصت تیر: با سرعت
شکلات: کسی که فقط حرف دعوا را میزند ولی جیگر دعوا را ندارد
شلیمف: تنبل
شیلنگ: دراز
ضاد
ضایع: خراب
ضد حال زدن: حال گیری کردن – به کسی که همه برنامه را خراب میکند گفته میشود
عین
علافی:بی کار بودن
عمرن(عمرا): به هیچ وجه
عمرنات: عمرا
عیاش: گنده بازی دراوردن…لات بودن…کاسبی خلاف کردن…کلا به آدمای خلاف میگن
ف
فاب: (فابریک) دوست دختر یا دوست پسری که فقط با تو باشد.(مثال: مریم فاب منه = مریم دوست دختر منه که با هیچ کس دیگه نیست)
فر دادم:پیچوندم…ازش زدم…کف رفتم
فر خوردن: ترسیدن
فک زدن: حرف زیاد زدن
کاف
کف رفتم: دزدیدم…زدم
کاهگل لقد نمیکنم: حرف دارم میزنم، گوش کن
کثافت کاری: کاری که از لحاظ عامه مردم خلاف است
کرمو: کسی که کرم میریزد.
کره کردن: اشتهای بعد سیگاری یا علف
کره خوری: غذا خوردن بعد از کره کردن
کف کردن: تعجب کردن
کلکل کل: معنی ادعای سر بودن در یک مورد خاص بین دو نفر- وقتی دو نفر شروع به تیکه انداختن به هم دیگه میشوند تا یکی کم بیاره
کلفت بار کردن: فحشهای گنده بار کردن
کم آوردن: جا زدن
کنه: کسی که مدام شاخ می شود
گاف
گاگول: بچه خنگ
گوشت: جیگر
گلابی:کسی که تنبل است
گلوش گیر کرد: وقتی کسی از کسی خوشش بیاد
گنده گوزی کردن: ادعای زیادی کردن
گوجه زدن: تگری زدن – شاکی بودن
گرخیدن: ترسیدن
لام
لاس زدن:صحبت کردن
لاس خشکه: لاس زدن بی نتیجه
لاوترکوندن: عاشق هم بودن
میم
مادر فولاد زره: زشت و بد هیکل در مورد داف
ماهم بله: ما هم تو جریانیم
مماس بودن: در ارتباط بودن
محرض: ۱۰۰%-حتما
مخ زدن:مخ خوردن-عملی که پسر یا دختر برای جذب جنس مخالف(یا موافق)به طرف خود میشود
میخ شدن: خیره شدن – گیر دادن
نون
نافرم: بد جور
نیم رخ گوز فیثاغورث: استعاره از زشتی
ﻫ
هندونه: اسکل-شاسکول
هندونه نزار:الکی تعریف نکن
ی
یول (یول ممد): اسکل
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!