ronaldo faryademan.com ۲۱ اردیبهشت ۱۳۹۰ دیدگاه ۹۱
روزي يكي از دوستان سنی به ديدنم آمده بود . گفتگوی مفصلي درباره حقانيت اهل بيت داشتم از جمله به خطبه ي حضرت رسول اكرم (صلي الله عليه و آله) در غدير خم استناد كردم .
ايشان مي گفت : مولا در اين حديث به معناي دوست آمده است .
نهايتا هر چه دليل آوردم قبول نكرد . خداحافظي كرد و به سمت بلوچستان حركت كرد
يك ساعت از رفتنش گذشته بود كه به او زنگ زدم و گفتم : كار خيلي مهمي با شما دارم بايد برگردي!!!
گفت : من باید بروم ؛ وقت ندارم برگردم ؛ خانواده ام منتظرم هستند چه كارم داري ؟ در تلفن بگو!!
گفتم : كار مهمي دارم ؛ تلفني نمی توانم بگويم بايد خودت اينجا باشي . خيلي اصرار كردم و به زور برگشت .
وقتي به من رسيد گفت : چه كار مهمي داري كه من را از اين همه راه برگرداندي
…………………………….
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!