nabi2305 alef.ir ۱۲ خرداد ۱۳۹۰ دیدگاه ۸۸

در ابتدا به حاج عيسي گفتم «آمدم تا از خاطرات امام برايم بگوييد»؛ اشك در چشم‌هايش حلقه زد و گفت «راستش وقتي امام خميني (ره) به رحمت خدا رفتند، حاج احمد آقا به من فرمود كه تا چهلم امام بيش‌تر زنده نخواهي ماند و همين‌طور هم شد، من روز چهلم امام خميني (ره) به شدت بيمار شدم و به كما رفتم؛ اما خدا خواست كه زنده بمانم و اين مسئوليت بزرگ (نقل خاطرات امام) را بر عهده بگيرم تا انشاءالله و به لطف خدا بتوانم با تعريف اين خاطرات، راه امام را به جوانان معرفي كنم».

0 0 رای‌ها
امتیازدهی به مطلب

جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!

شاید این مطالب را هم بپسندید

دیدگاه ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا دیدگاهی بنویسیدx