0
nagidid asriran.com ۳۱ خرداد ۱۳۹۱ (۴) دیدگاه ۳۲۷
در همین احوال صدای شکنجه گر ساواک به گوش رسید که به دختر تشر می زد: شریعتی تو را به این روز انداخته، اگر از شریعتی ابراز بیزاری کنی، آزادت می کنم، باید به شریعتی فحش بدهی. دختر اما محجوبانه می گفت: من فحش بلد نیستم.
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!