apple2008 aghatehrani.ir ۳۰ اردیبهشت ۱۳۹۳ دیدگاه ۴۱۳

گفت امروز روز ملاقات بود رفتيم براي زندان ساواك در اصفهان براي ملاقات پدر، نشسته بوديم يكدفعه ديديم بابا با لباس زندان داره مي‌آد و لباسهايش زير بغل اوست. او مي‌گفت:گفتند: شما مرخصي برو خانه معلوم شده اشتباه شده و شما تقصيري نداري و آزادي! ما هم پدر را از اصفهان آورديم به شهرضا، شما هم بلند شو بيا.

0 0 رای‌ها
امتیازدهی به مطلب

جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!

شاید این مطالب را هم بپسندید

دیدگاه ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا دیدگاهی بنویسیدx