روایتی متفاوت از حادثه دانشگاه شریف
didi ghatar.com ۱۲ مهر ۱۴۰۱ دیدگاه ۱۹۶
او در گفت وگو با روزنامه شرق گفته یکی از ۸۰ نفری است که مجبور شده شب را تا صبح در دانشگاه شریف بگذراند.
متن این گفتوگو به شرح زیر است:
آقای محدثزاده، اخبار دانشگاه شریف از بسیار نگران کننده بود، ماجرا از کجا آغاز شد، چرا به اینجا کشید؟
این تجمع در نتیجه بازداشت چند نفر از دانشجویان بود؟
همه این مباحث باعث برگزار ی تجمع سکوت ۲ روز پیش دانشجویان شد. مطالبه بچهها هم مطالبات صنفی بود. خیلی مباحث سیاسی مطرح نشد. دانشجویان خواستهشان در شعارشان بود: «دانشجوی زندانی آزاد باید گردد.» بعد از ظهر همان روز، حدود ساعت ۳، تجمعی بدون هماهنگی قبلی در دانشگاه برگزار شد. دانشجویان در دانشگاه گشتند و تعدادشان رفته رفته بیشتر شد و تجمعی شکل گرفت. در نهایت و با همین شیوه، ۲ تجمع مقابل سر در تشکیل شد. اما خبری از شعارهای اصطلاحا تند نبود. ما هم با بچه حرف زدیم که اگر شعارها تند شود، دردسر برایمان درست میشود.
این تجمع به بازداشت دانشجویان هم منجر شد؟
بله. یک نفر از دانشجویان در جریان همین تجمع که مسالمتآمیز بود و در آن خبری از شعارهای اصطلاحا تند نبود، بازداشت شد.
داخل دانشگاه بازداشت شد؟
نه! کنار در صنایع دانشگاه منتظر مانده بودند که خارج شود، به محض خروج، بازداشتش کردند. خلاصه تجمع ۲ روز پیش با همین یک بازداشت تمام شد.
اتفاقات دیروز از کجا شروع شد؟
خبرگزاری ایسنا امروز از شلیک تیر ساچمهای به سمت دانشجویان نوشت، این اتفاق چه زمانی افتاد؟
شروع ماجرا از همین جا بود. دانشجویان پس از اینکه با نیروهای لباس شخصی مواجه میشوند، تلاش میکنند از دانشگاه خارج شوند که برخوردها شروع میشود. اینجا ما شلیک گلوله ساچمهای به سمت دانشجویان را داریم.
شورای اساتید برای پا در میانی آمده بودند؟
بله. آمدند برای پا در میانی ولی خودشان هم ماندند و نمیتوانستند خارج شوند. شرایط به شدت ملتهب شده بود. در این میان برخی از دانشجویان انقلابی و بسیجی هم رفتند با نیروهای لباس شخصی مذاکره کنند تا اجازه خروج دانشجویان را بگیرند اما لباس شخصیها با این افراد هم درگیر شدند. اوضاع به جایی رسید که داشتند یکی از بچههای انقلابی دانشگاه را که رفته بود با این افراد صحبت کند تا بگذارند دانشجویان خارج شوند را هم داشتند بازداشت میکردند که دیگر دانشجویان به دادش رسیدند. افزون بر این، یکی از مسئولان حراست دانشگاه هم گفت که من کتک خوردهام از نیروهای لباس شخصی. دانشجویان که این فضا را دیدند، به شدت ترسیده بودند. چیزی که مشخص بود، این بود که فضا، فضای درگیری است.
چه شد که دانشجویان به سمت پارکینگ دانشگاه شریف رفتند؟
ماجرا به طرحی بر میگردد که شنبه هفته گذشته دانشگاه پیاده کرده بود. آن زمان هم تعدادی از دانشجویان پس از تجمع مقابل در مانده بودند و نمیتوانستند از دانشگاه خارج شوند. حراست دانشگاه مسیر رنگی طوری را درست کرده بودند به سمت بالای دانشکده. آنجا به خیابانی منتهی میشود و سپس به یکی از دانشکدهها میرسیم و بعد هم که به میدان تیموری و پارکینگ دانشگاه میرسیم. دیروز هم نیروهای حراست قرار شد همین کار را انجام دهند. قرار بر این شد که بچهها همه با هم از در بالای دانشگاه خارج شوند، از خیابان عبور کنند، بروند از کنار دانشکده مکانیک و پارکینگ به میدان تیموری بروند تا از آنجا امکان رفتن به خوابگاهها و مترو را داشته باشند. بچهها دسته دسته حرکت کردند به این مسیر اما وسط راه رفتن، دیدیم بچهها دارن بر میگردند. آنجا بود که فهمیدیم جلوی در پارکینگ شروع کردند به بازداشت بچهها.
این اتفاقات برای چه ساعتی است؟
ساعت حدود ۵ و نیم ۶ عصر شده بود.
دانشجویان همان طرحی را پیاده میکردند که حراست دانشگاه شریف گفته بود؟
بله. این طرحی بود که حراست دانشگاه در نظر گرفته بود و شنبه هفته قبل هم جواب داده بود. اینبار هم قصد داشتند همین کار را بکنند ولی نشد.
بله. عملا نیروها وارد پارکینگ دانشگاه شریف شدند و عدهای را میزدند و عدهای را هم بازداشت میکردند. خلاصه دانشجویان را گیر انداختند. بچهها هم گروه گروه برگشتند به داخل دانشگاه. همه هم نگران بودند. فضای دانشگاه به شدت ملتهب شده بود. دانشجویان هم دیگر را با اسم بلند صدا میزدند تا هم را پیدا کنند. مدام تماس میگرفتند تا خبری از دوستانشان بگیرند. این نگرانی تا آخر شب بود.
این فضا تا آخر شب ادامه داشت؟
بله. جمعیت بیشتر از ۵۰۰ نفر از دانشجویان در داخل دانشگاه گیر افتادند و دیگر نه به حراست میتوانستند اعتماد کنند و نه هیچ کس دیگر. مساله هم فقط کسانی نبودند که در دانشگاه تجمع کرده بودند، مساله همه دانشجویان بودند چون دیگر امکان خروج از دانشگاه وجود نداشت.
وزیر علوم چرا به دانشگاه آمد؟
اینقدر اوضاع وخیم شد که وزیر علوم مجبور شد به دانشگاه بیاید. فکر هم میکنم رئیس دانشگاه او را دعوت کرد. جالب اینکه وزیر علوم هم نمیتوانست از درهای اصلی وارد دانشگاه شود و از در فرعی که به در صنایع معروف است، او را به دانشگاه آوردند. وزیر به دانشگاه امد و شروع کرد به حرف زدن. یه تماسی با بیرون دانشگاه گرفت که من خودم شاهد آن بودم و آن را شنیدم. دیالوگ وزیر دقیقا این بود که «لطفا نگیرینشون. قول مردونه بدین». یعنی ما با لباس شخصیهایی مواجه بودیم که حرف وزیر علوم را هم قبول نمیکردند.
این مکالمه وزیر علوم با چه کسی است؟
صحبتهای وزیر علوم چطور بود؟
دیالوگ وزیر علوم با دانشجویان خیلی تند بود. نه تنها با دانشجویان خیلی تند حرف زده بود بلکه با لحن تند با دکتر شریف زارچی هم حرف زده بود. به نظرم خیلی عجیب بود این رفتار.
بعد از این ماجراها بود که ونها به دانشگاه آمدند؟
بله. دانشگاه دنبال این بود که با اتوبوس و مینیبوس، دانشجویان را به خوابگاه برساند و از دانشگاه خارج کند اما تا مدتها کسی قبول نمیکرد. هیچ اتوبوسی حاضر نیست که بیاید و از وسط لباس شخصیها و ماموران رد شود. خلاصه حدود ساعت ۹ شب، دانشگاه توانست تعدادی ون پیدا کند که دانشجویان را به خوابگاه بفرستند. در هر ون هم اساتید دانشگاه مینشستند تا دانشجویان اطمینان حداقلی پیدا کنند. چون ترس تمام دانشگاه را گرفته بود.. علاوه بر این، برخی اساتید هم میرفتند و اصطلاحا کشیک مسیر را میدادند و میگفتند مسیر امن است تا ونهای حامل دانشجویان حرکت کنند.
ببینید تعداد زیادی از دانشجویان با همین شیوه از دانشگاه خارج شدند، مانده بودیم حدود ۸۰ نفر. همزمان با این موضوع، اخبار مختلفی منتشر شد که وضعیت در دانشگاه شریف وخیم است. مردم و خانوادههای نگران به همین دلیل درست در همان دقایق جلوی دانشگاه شریف آمدند..
یعنی تا یک شب در دانشگاه ماندید؟
ما مجبور شدیم تا صبح در دانشگاه بمانیم. حدود ۸۰ نفر در دانشگاه ماندیم. این جمله که گفتند دانشگاه کامل خالی شده، درست نیست. اکثر دانشجویان از دانشگاه خالی شدند ولی ما مجبور شدیم در دانشگاه بمانیم.
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!