ahmadipuya hastshab.wordpress.com ۱۴ دی ۱۳۸۷ دیدگاه ۳۲
تمام تلاش یونسکو از تصویر قدرت خود “قدرت” نیست. به عبارتیدیگر در اینجا “کرگدنها” مهم نیستند، بلکه “کرگدنیسم” مورد بررسی قرار میگیرد. “کرگدنیسم” را که میتوانیم به “شیفتگی قدرت” تفسیر کنیم، مقولهای است که به صورت بالقوه در افراد وجود دارد. تمام مردم شهر همین وضعیت را دارند. همه آنها ، وقتی برای اولین بار کرگدن را میبینندد، فریاد میزنند:” وای کرگدن!” اما در انتهای نمایش، همه کرگدن میشوند. از افراد عادی تا روشنفکر . از بقال تا منطقدان. این همهگیری و تعمیمیافتگی، به بالقوه بودن میل به قدرت در آدمها اشاره دارد . یونسکو در اینباره میگوید:« مردم به خودشان اجازه میدهند که ناگهان مورد هجوم یک دین، یک نظریه، یا یک توهم قرار بگیرند. در این وضعیت، مردم دیگر حرفتان را نمی فهمند و دیگر نمیتوانید با آنها ارتباط برقرار کنید. انسان احساس میکند که با کرگدنها همصحبت شده است. آنها ، شما را با وجدان آسوده خواهند کشت. تاریخ یک ربع قرن گذشته را نگاه کنید. انسانهایی که این چنین مسخ میشوند، تنها به کرگدن شبیه نمیشوند بلکه به واقع کرگدن میشوند.»[تحلیلی بر نمایشنامه و تئاتر “کرگدن”]
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!