0
meisam13 yabanu.blogfa.com ۲۵ بهمن ۱۳۸۷ دیدگاه ۱۷
یه ماشین و چه فرقی میکنه چه ماشینی می زنه به یه موتوری. موتورسوار پرت میشه کنار خیابون و سرش میخوره به جدول. پس از چند لحظه موتورسوار به سختی بلند میشه و خون از دماغ و دهنش شره میکنه رو دستاش، نگران دور و برش رو نگاه می کنه، یه دختر از پیاده رو میدوه طرف اون و آروم میخوابونتش روی زمین و میگه آروم باش نترس خوب میشی. من دکترم چیزیت نشده. اشکاش بدون وقفه مییان پایین، میدونه زنده نمیمونه. اصلا معلوم نیست چرا این اتفاق افتاد. پسر خوشگیه. زیر لب یه چیزی می گه که هیچ کس نمیشنوه و آروم آروم تموم میشه با چشمای باز… با چشمای کسی که زندگی به فلانشه…
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!