0
jaam khabaronline.ir ۱۴ اردیبهشت ۱۳۸۸ دیدگاه ۲۰
از راه که رسیدیم دیدیم حاجی یقه امیر را دو دستی در راه پلهها چسبیده و برایش توپ، تانک، فشفشه میخواند و امیر سعی دارد خود را از چنگ او رها کند اما شرایط خوبی ندارد. ممکن است هر لحظه بیفتد. چند مربی حاضر در کلاسها و چند گارسون، امیر را به سختی از چنگ مایلی رهایی دادند.
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!