نبرد شیر و گاو؛ نقش برجسته ای از سنتی دیرینه در ایران زمین

dell ghatar.com ۰۹ فروردین ۱۴۰۰ دیدگاه ۵۲۴

نقش برجسته نبرد شیر و گاو در ورودی بر دیواره ی پلکان کاخ آپادانا حجاری شده را می‌بینیم، که در هیچ جای دیگر تکرار نشده است. از مکان حک شده این نقوش و تفسیری که از آن ذکر شده، می‌توان دریافت که این اثر برای سال‌های نخست حکومت هخامنشی بوده است. در این اثر شیر به گاوی حمله کرده نقش برجسته‌ی که به عنوان نماد شکست زمستان توسط بهار قلمداد می‌شود، اما معنی نمادین چنین نقش پیچیده و تکرار شونده، با تأکید زیاد برای دیده شدنش، نباید صرفاً گویای این امر بدیهی باشد که سال کهنه تمام شده و سال نو پدید آمده است! باید در نظر داشت در جهان باستان، این نقش‌ها هستند که به عنوان الفبایِ فرهنگ شفاهی سخن می‌گویند.

تخت جمشید

تخت جمشید، بنای سنگی به یادگار مانده از روزگاران باستان است که هر گوشه از آن سرشار از رمز و رموز و حرف‌های ناگفته دارد. در جهان باستان زمانی که مردمان هنوز خط را نیاموخته بودند، برای ارتباطات با هم از فرهنگ تصویری استفاده می‌کردند و رویداد‌نگاری تصویری بسیار رواج داشته است. شرح فتوحات، جنگ‌ها، کشتارها، اسارت‌ها و تمام اتفاتات مهمی که رخ می‌داد همگی به کمک سنگ‌نگاره‌ها یا نقش‌برجسته‌ها روایت می‌شد. در تخت جمشید نیز ما شاهد نقوشی هستیم که نوعی تاریخنگاری زنده است. این نقوش گواهی از آیین‌ها و مراسمی است که در تخت جمشید برگزار می‌شد که همه آنها فلسفه‌ای آمیخته با تقدس دارند. از این رو باید در نظر داشت، نقش‌ برجسته‌های تخت‌جمشید، نه یک تزیین کورکورانه و نه جهت فخرفروشی به ملل دیگر، بلکه گویای تاریخ، اساطیر، فرهنگ و ارتباطات اقوام باستان هستند و البته که مردمان آن روزگار مفهوم این نقش‌ها را به خوبی می‌دانسته‌اند و به قدری معانی و درک این نقوش بدیهی بوده که کسی نیاز به ثبت و ضبط توضیح در آنها ندیده است، از این رو امروزه صاحب نظران در مورد هر کدام از آنها نظرات و دیدگاه‌های متفاوتی بیان می‌کنند که از جمله‌‌ی آنها می‌توان به نقش چیرگی شیر بر گاو اشاره کرد.

نقش برجسته نبرد شیر و گاو در ورودی بر دیواره ی پلکان کاخ آپادانا حجاری شده را می‌بینیم، که در هیچ جای دیگر تکرار نشده است. از مکان حک شده این نقوش و تفسیری که از آن ذکر شده، می‌توان دریافت که این اثر برای سال‌های نخست حکومت هخامنشی بوده است. در این اثر شیر به گاوی حمله کرده نقش برجسته‌ی که به عنوان نماد شکست زمستان توسط بهار قلمداد می‌شود، اما معنی نمادین چنین نقش پیچیده و تکرار شونده، با تأکید زیاد برای دیده شدنش، نباید صرفاً گویای این امر بدیهی باشد که سال کهنه تمام شده و سال نو پدید آمده است! باید در نظر داشت در جهان باستان، این نقش‌ها هستند که به عنوان الفبایِ فرهنگ شفاهی سخن می‌گویند.

نسخه کامل مجله ۳ بعدی ویکی ایران جئوگرافیک را با عضویت رایگان ورق بزنید
 
تخت جمشید

در صحنه‌ی نمادین نبرد شیر با گاو، اگر گاو به عنوان اصل نجات دهنده در نظر گرفته شود، شیر باید به عنوان نیروی پویا که آزادی را فعال می‌کند، تفسیر شود. در زبان نمادین سومر، شیر حیوان خورشید است؛ درست همانطور که نور خورشید هرگز تغییر نمی‌کند، شیر نور روشن از آگاهی ابدی را به تصویر می‌کشد. گاو نشان دهنده اصل قمری است؛ که آگاهی در حوزه زمان را نشان می‌دهد. فایق آمدن شیر بر گاو نر نماد غلبه روز و روشنایی بر شب است. نماد شیر آگاهی ابدی و بدون تغییر و نیز نماد خورشید تابستان، و گاو نماد باران زمستان و حاصلخیزی و باروری است، نیز می‌دانند نور ماه به دنبال چرخه ابدی مرگ و رستاخیز است. از سوی معتقدند که حیات با جاری شدن خون اولین گاو نر بر زمین به وجود آمده، غلبه شیر بر گاو نر و جاری شدن خون گاو را نماد زنده شدن و حاصلخیزی طبیعت و به نوعی نوروز باید دانست. شیر و گاو از آن عناصری هستند که در هنر و همین طور تفکر مردم باستان نمودی بارز دارند و در بسیاری از مواقع در ارتباط با هم دیده می‌شوند، با این تفاسیر بی‌گمان بهترین تعبیری که از نقش چیرگی شیر بر گاو می‌توان ذکر کرد این است که هر دو آنها نمادی از صور فلکی به نام‌های اسد (شیر) و ثور (گاو) هستند و در نزدیکی‌های اعتدال بهاری که همان نوروز است، برج اسد بر برج ثور تفوق می‌یابد و حاصلخیزی و تجدید حیات از سر گرفته شده و بهار می‌شود؛ ایرانیان هر سال چنین رخداد آسمانی را آغاز سال جدید دانسته و آن را جشن می‌گیرند. چرا که در آن موقع شیر جوان و نیرومند سال نو، برگاو پر برکت سال گذشته چیره شده است.

  عکس/بلایی که کشت برنج‌ بر سَر تخت جمشید آورد!

رومن گریشمن، باستان‌شناسی معروف امریکایی معتقد است نقش برجسته نبرد شیر و گاو در ورودی کاخ آپادانا گویای تغییر فصول، تمام شدن نیم‌سال سرد و شروع نیم سال گرم، و به بیان دیگر بازگو کننده حلول بهار است. وی معتقد بود که فلسفه‌ی ساخت تخت‌جمشید، صرفاً برگزاری جشن‌های نوروزی بوده و در حکم محلی برای پذیرش رعایای امپراطوری بوده است. طبق گاهشماری باستان، ایرانیان سال را به دو فصل گرم و سرد تقسیم می‌کرده‌اند. بومیان ایران معتقد بودند با اعتدال بهاری فصل گرم و با اعتدال پاییزی فصل سرد شروع می‌شود. تغییرات طبیعت مانند بلند و کوتاه شدن طول روز، افزایش و کاهش دما و … که در این دو فصل کاملاً قابل تفکیک است، آنها را بر این تقسیم‌بندی استوار‌تر می‌نمود. امروزه با اطلاعاتی که در دست است می‌دانیم که تا پیش از هخامنشیان، سال نو با اعتدال پاییزه شروع می‌شده و هخامنشیان با پیروی از تمدن بین‌النهرین، سال نو را از اعتلال بهاری شروع می‌کرده‌اند. گریشمن با این دو فرض و نماد قرار دادن گاو به نشانه‌ی فصل سرد و شیر به علامت فصل گرم، این طور نتیجه گرفته که نقش برجسته‌ی چیرگی شیر بر گاو، نشان دهنده پایان سرما و شروع گرماست.

یکی دیگر از دلایل مهم و خاص بودن سنگ برجسته‌ی تصویر تمام رخ شیر است، در تخت جمشید تصویر تمام انسان‌ها و حیوانات، نیم‌رخ است و تنها در این حجاری‌ها شیر تمام رخ حک شده است. در این نقش شیر از پشت روی کمر گاو حمله کرده، دو دست خود را روی پشت و پهلوی او نهاده و چانه‌ی خود را روی کمر جانور فشار می‌دهد. اما اثری از خشونت، زخم و خشم وجود ندارد، زیرا با توجه به تصویر متوجه می‌شویم دندان‌های شیر دیده نمی‌شوند و چنگال‌هایش در پوست گاو فرو نرفته‌اند. گاو نیز با حالتی خاص روی دوپا بلند شده، به پشت سر می‌نگرد. به نظر می‌رسد لبخند می‌زند و از اتفاق در شُرُف وقوع ناراضی نیست.

  عکس/بلایی که کشت برنج‌ بر سَر تخت جمشید آورد!

برخی از صاحب نظران تفسیر دیگری در مورد این نقش‌برجسته دارند این گروه معتقدان که: مادها دامپرور بوده‌، زندگی شبانی داشته‌اند. می‌دانیم که گاو نیز یکی از مهمترین نُمادهای زندگی شبانی بوده، از سویی گاو حیوانی مقدس در ادیان باستانی مانند مهر‌پرستی است، که قربانی کردنش در دین زردشت ممنوع شده است. گاو در میان مردم ماد و بین‌النهرین حیوانی سمبلی بود. از سوی دیگر هخامنشیان (پارس‌ها) نیمه‌عشایر و یکجانشین بودند و شجاعت، درایت و قدرت رهبری را نُمادهای آرمانی خود می‌دانستند و از این رو شیر را که در بر دارنده‌ی این خصوصیات بود به عنوان سمبل خود انتخاب کرده بودند، این باور تا امروز نیز ادامه داشته و در مجامع بین‌المللی شیر را سمبل ایران می‌دانند. از آنجا که پارس‌ها زندگی خود را در فلات ایران با مزدوری برای اورارتوها و مادها شروع کردند، می‌توان نتیجه گرفت که گاو در این نقش‌برجسته، نماد مادها و شیر نماد پارس‌ها است. شیر تنها چهره‌ی تمام رخ تختگاه و همیشه همراه گاو نقش شده است.

در این نقش برجسته هخامنشیان مؤکداً خواستار بیان این نکته به مادها  بودند که در واقع از دامن آنها برخواسته‌اند: اولاً ما از پَسِ شما بر آمدیم از این رو شیر در پشت گاو است، دوم آنکه بر شما چیره شده‌ایم و سوم اینکه قصد از بین بردن شما را نداریم، زیرا شیر کمر گاو را گرفته نه گلویش را و حالت تهاجمی شدید هم ندارد.

تفاسیر گفته شد از این سنگ برجسته نشان دهنده آیین‌ نوروز و اهمیت بهار و زندگی دوباره بوده، نشات گرفت از خلاقیت عجاب‌آور سنگ‌تراش هخامنشی که تا امروز پابرجا مانده است. شاید با اطلاعاتی که از این مقاله به دست آوردیم، زمانی‌که به تخت جمشید سفر کنیم به راحتی از کنار این نقوش رد نشویم و تأمل بیشتری کرده و در حفظ آن کوشاتر باشیم، زیرا این نقوش آیین چند هزار ساله ما را به زبان تصاویر نمایش می‌دهند.
 
ویکی تماس، نسل جدید مجلات اینترنتی ۳ بعدی | رایگان عضو شوید و هر روز یک مجله جدید ورق بزنید

ادبیات و هنر / مدیریت، اقتصاد و سرمایه / سبک زندگی / علوم و فناوری / ورزش و سرگرمی
 
رپورتاژ آگهی

رای‌ها
امتیازدهی به مطلب

جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!

شاید این مطالب را هم بپسندید

دیدگاه ها

اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا دیدگاهی بنویسیدx