0
Ariaee dardodarman.blogfa.com ۲۱ فروردین ۱۳۸۹ دیدگاه ۲۰
اون شب وقتی به خونه رسیدم دیدم همسرم مشغول آماده کردن شام است، دستشو گرفتم و گفتم: باید راجع به یک موضوعی باهات صحبت کنم. اون هم آروم نشست و منتظر شنیدن حرف های من شد. دوباره سایه رنجش و غم رو توی چشماش دیدم. اصلا نمی دونستم چه طوری باید بهش بگم…
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!