0
mahdi-majaleh jahannews.com ۳۰ مرداد ۱۳۸۹ دیدگاه ۴۳۱
زن چند بار وارد داروخانه شد وباز پشیمان از در بیرون رفت . فروشنده دارو که از ابتدا قیافه زن برایش آشنا جلوه می کرد متوجه ورود و خروج چند باره زن شده بود و چشم به حرکات زن دوخته بود. زن که انگار چاره دیگری نداشت سرش را بالا آورد و با استیصال زیر لب گفت: خدایا آبرومو سپردم دست خودت.
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!