0
zafar monirnews.com ۱۲ بهمن ۱۳۸۹ دیدگاه ۱۹۸
من كه خيلي ترسيده بوده و اين مرد را در تهديدش جدي ميديدم و از طرفي با تهديدهاي راننده هم مواجه شده بودم شروع بهالتماس كردم و از آنها خواستم كاري با من كه داراي شوهر و خانواده هستم نداشته باشند.
اما اين دو مرد هوسران فقط ميخنديدند و با تهديد چاقو مرا دعوت بهسكوت ميكردند.
دقايقي بعد اتومبيل وارد كوچهاي خلوت شد و دو مرد پس از بررسي اطرافم مرا بيرون آورده و بهآپارتماني در طبقه دوم ساختماني كه در نزديكي ما بود برده و قصد تعرض بهمن را داشتند
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!