0
yasin mahdi-jan.blogfa.com ۱۰ مرداد ۱۳۹۵ دیدگاه ۴۷
چراغ که برای عبور عابرها سبز شد حرکت کردم، وسط خیابان چشمم به جوانی افتاد که سعی می کرد از فرصت ایستادن اتوبوس “بی ار تی” پشت چراغ قرمز، برای زدن مخ دختری که در اتوبوس نشسته بود استفاده کند. ایستادم، نگاهش کردم، چشم توی چشم که شدیم با لحنی لوتی- صمیمی گفتم؛ “نکن برادر من، فکر کن خواهر خودته، چرا مزاحم میشی…” چراغ که سبز شد و اتوبوس حرکت کرد، فهمیدم خجالت کشیده و بی خیال شده.
جدیدترین مطالب قطار وبگردی را از دست ندهید!